مقدمه
در هیچ جای جهان تغییر دین جرم محسوب نمیشود، اما در جمهوری اسلامی ایران، انتخاب آزادانهٔ عقیده میتواند سرنوشت یک انسان را نابود کند. نوکیشان مسیحی، یعنی کسانی که از اسلام به مسیحیت گرویدهاند، در ایران تحت بدترین فشارها و سرکوبها قرار میگیرند. این افراد به خاطر باور شخصی و ایمانی خود، توسط حکومت به عنوان «تهدید امنیت ملی» معرفی میشوند و با زندان، شکنجه، محرومیت اجتماعی و حتی خطر اعدام مواجهاند. آنچه در ایران جریان دارد، چیزی جز نقض آشکار و سیستماتیک آزادی مذهب نیست.
تغییر دین = جرم حکومتی
در قانون اساسی ایران هیچ مادهای به صراحت دربارهٔ ارتداد وجود ندارد، اما حکومت با تکیه بر فقه شیعه، تغییر دین را «ارتداد» و «خیانت به اسلام» میداند. نتیجه این تفسیر ضدانسانی آن است که هر مسلمانی که مسیحی شود، میتواند در دادگاه شرع به اعدام محکوم شود. حتی اگر حکم اجرا نشود، سالها زندان و محرومیت در انتظار اوست.
کلیساهای خانگی؛ ایمان در سایهٔ ترس
کلیساهای رسمی فارسیزبان به دستور حکومت بسته شدند تا نوکیشان جایی برای عبادت نداشته باشند.
هزاران نوکیش مجبورند در خانههای شخصی، به صورت مخفیانه گرد هم بیایند.
مأموران امنیتی بارها به این «کلیساهای خانگی» یورش بردهاند، کتابهای مقدس را مصادره کردهاند و مؤمنان را بازداشت کردهاند.
این یورشها تنها به یک معناست: مجازات مردم برای عبادت خدا.
پروندههای مشهور و قربانیان خاموش
کشیش یوسف ندرخانی بارها به اعدام محکوم شد و سالها در زندان گذراند، تنها به خاطر ایمانش.
مریم نقاش زرگران به جرم «تبلیغ مسیحیت» سالها زندانی و بیمار شد.
صدها نوکیش دیگر، که نامشان حتی به رسانهها نمیرسد، در سلولهای انفرادی و زیر شکنجه روانی سالهای جوانی خود را از دست دادهاند.
خانوادههای نوکیشان نیز تحت فشار قرار میگیرند: تهدید، بازجویی و محرومیت اجتماعی.
محرومیتهای اجتماعی و تبعیض ساختاری
نوکیشان از ورود به دانشگاه محروم میشوند یا پس از شناسایی اخراج میگردند.
در محیط کار، با اخراج یا ممنوعیت اشتغال مواجه میشوند.
هویت فرزندانشان در مدارس نادیده گرفته میشود و مجبورند دروس اسلامی بخوانند.
عملاً نوکیش بودن مساوی است با حذف کامل از زندگی اجتماعی.
چرا جمهوری اسلامی از نوکیشان میترسد؟
حکومتی که ادعای «مشروعیت دینی» دارد، از هر تغییری که نشاندهندهٔ آزادی اندیشه باشد وحشت میکند. نوکیشان مسیحی سند زندهای هستند بر اینکه ایمان نمیتواند با زور و اجبار ادامه پیدا کند. آنها با انتخابی آزاد، در برابر ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایستادهاند. به همین دلیل، حکومت با تمام قوا تلاش میکند تا آنها را سرکوب کند؛ چون حضورشان بزرگترین افشاگر دروغ «آزادی مذهبی» در ایران است.
نتیجهگیری
سرکوب نوکیشان مسیحی در ایران فقط یک نقض حقوق بشر نیست؛ این یک جنایت سازمانیافته علیه وجدان و ایمان انسان است. جمهوری اسلامی با زندان، شکنجه و تبعیض، تلاش میکند تا صدای آزادی عقیده را خفه کند، اما ایمان را نمیتوان به زنجیر کشید. هر نوکیش مسیحی که در ایران به جرم باور خود رنج میبرد، یک شاهد زنده است بر شکست حکومتی که از حقیقت میترسد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.