۱۴۰۴ شهریور ۱۵, شنبه

نقض سیستماتیک حقوق ادیان در جمهوری اسلامی ایران



مقدمه


از نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی، آزادی دین و عقیده در ایران به‌شدت سرکوب شده است. حاکمیت با سوءاستفاده از قانون اساسی، تنها یک قرائت محدود از اسلام شیعه دوازده‌امامی را رسمیت بخشیده و عملاً دیگر ادیان و مذاهب را شهروندان درجه دو و حتی «غیرانسان» قلمداد کرده است. آنچه امروز در ایران جریان دارد، نقض گسترده و برنامه‌ریزی‌شدهٔ حقوق بنیادین اقلیت‌های مذهبی است؛ چیزی که هم در تعارض آشکار با حقوق بشر جهانی است و هم با ادعاهای قانون اساسی خود حکومت.


سرکوب اقلیت‌های مذهبی


۱. اهل سنت


میلیون‌ها شهروند سنی‌مذهب ایران حتی اجازهٔ ساخت یک مسجد در پایتخت ندارند.


علمای آن‌ها تحت فشار و بازداشت قرار می‌گیرند.


حضورشان در ساختار سیاسی و نظامی کشور عملاً ممنوع است.

این یعنی حذف یک جامعهٔ وسیع مذهبی از حقوق اولیهٔ شهروندی.



۲. مسیحیان


کلیساهای فارسی‌زبان بسته شده‌اند و نوکیشان مسیحی به زندان می‌افتند.


تبلیغ مسیحیت یا تغییر دین از اسلام به مسیحیت مساوی با «جرم» است.


کشیش‌ها به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت می‌شوند.

این سرکوب یعنی جمهوری اسلامی حتی تحمل دینی را که خودش در قانون اساسی به رسمیت شناخته ندارد.



۳. یهودیان


جامعهٔ یهودی تحت نظارت دائم امنیتی است.


رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دائماً تبلیغات ضدیهودی و یهودستیزانه منتشر می‌کنند.


یهودیان هرگز به مناصب مهم دولتی راه پیدا نمی‌کنند.

این برخورد تبعیض‌آمیز چیزی جز نهادینه‌کردن نفرت مذهبی نیست.



۴. زرتشتیان


بازماندگان دین باستانی ایران با تبعیض و محرومیت مواجه‌اند.


حتی یک عضو شورای شهر (سپنتا نیکنام) به خاطر زرتشتی بودن مدتی از کار منع شد.


در بسیاری از مشاغل دولتی، به‌طور سیستماتیک کنار گذاشته می‌شوند.

این یعنی ریشه‌های فرهنگی ایران هم از تیغ تبعیض جمهوری اسلامی در امان نمانده‌اند.



۵. بهائیان


بزرگ‌ترین قربانیان سیاست‌های مذهبی جمهوری اسلامی.


ممنوعیت کامل فعالیت دینی، اخراج از دانشگاه‌ها، مصادرهٔ اموال، زندانی‌کردن رهبران.


محرومیت حتی از داشتن قبرستان و حق دفن.

بهائیان در جمهوری اسلامی عملاً «نامرئی» شده‌اند؛ هیچ حقی برای زندگی عادی ندارند.



۶. یارسان (اهل حق)


این گروه هرگز در قانون به رسمیت شناخته نشده‌اند.


پیروانشان بارها مجبور به پنهان کردن هویت دینی خود شده‌اند.


اماکن عبادی‌شان بسته و هویتشان انکار می‌شود.



۷. دراویش


بارها حسینیه‌هایشان تخریب شده و رهبرانشان به زندان افتاده‌اند.


صرف داشتن باور صوفیانه بهانه‌ای برای سرکوب است.



۸. بی‌دین‌ها و آتئیست‌ها


ارتداد در ایران مساوی با مرگ است.


هر فردی که بی‌دینی‌اش را علنی کند، با خطر اعدام، زندان و نابودی زندگی شخصی روبه‌رو می‌شود.



نتیجه‌گیری


جمهوری اسلامی ایران در زمینهٔ آزادی دین و عقیده نه‌تنها به تعهدات بین‌المللی پایبند نیست، بلکه خود به بزرگ‌ترین ناقض این حق بنیادین در منطقه تبدیل شده است. سرکوب سیستماتیک اقلیت‌های دینی نشان می‌دهد که حکومت به دنبال پاکسازی مذهبی نرم است؛ سیاستی که شهروندان غیرشیعه را یا مجبور به ترک کشور می‌کند یا به حاشیه‌نشینی و محرومیت دائم می‌کشاند.


این ساختار تبعیض‌آمیز آشکارا ثابت می‌کند که در ایران امروز، شهروندی برابر وجود ندارد؛ بلکه تنها وفاداری به مذهب رسمی حکومت معیار برخورداری از حقوق است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.

مرگ مشکوک خسرو علیکردی؛ «دوربین‌ها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده»

مرگ مشکوک خسرو علیکردی؛ «دوربین‌ها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده» ایران‌وایر به‌طور اختصاصی به متن یک نا منبع: ایران‌وایر

پست های جالب