"روز حساب" – فریادی علیه ظلم جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه، ایران را از آزادی، عدالت و رفاه محروم کرده است. فساد ساختاری، سرکوب آزادی بیان، زندانیکردن و کشتن معترضان، تبعیض جنسیتی، و سوءاستفاده از دین برای حفظ قدرت، جامعه را به خفقان کشانده. میلیونها ایرانی به خاطر فقر و بیعدالتی، یا مهاجرت کردهاند یا با امیدی لرزان در کشور ماندهاند. صدای زنان و مردانی که خواهان برابری، آزادی، و حق تعیین سرنوشتاند با گلوله پاسخ داده شده، و حاکمیت به جای پاسخگویی، بر سرکوب افزوده است. با این حال، اعتراضات مداوم نشان میدهد که مردم ایران سکوت نکرده و روز حساب نزدیک است.
شاعر: تیغقلم
به نام وطن که در غل و زنجیر است
به نام جوانی که خونش اسیر است
به نام زنی که روسری نسوزاند
که آتش به قلب شبِ پیر است
به نام کتابی که سوزاندهاند
به نام صدایی که خفه راندهاند
به نام دلی که به دار آویختند
به نام نَفَسی که بریدند، ماند
ای گرگصفت، لباس دین بر تن
ای خائن خونخوارِ بیوطن
نه قبلهات ایمان، نه راهت حق
که تخت تو بر گورِ مرد و زن
نه مرگ بر من، که مرگ بر تو باد
نه ظلم بر ما، که طوفان بر تو باد
نه نسل ما، که شبپرستِ تو مرد
سپیده به خونِ ستمگر جواد
ما نسل آتشیم و خاکستر نیست
رگ ما پر از فریاد و خنجر نیست
روزِ حسابت رسد، بدان ای گرگ
که این وطن از تو بیخنجر نیست

.jpeg)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.