ای مردم زخمخورده و آزاده ایران
شما که سالهاست با دستان خالی در برابر ماشین ظلم ایستادهاید؛ شما که صدایتان را بریدند، خون جوانانتان را ریختند و رویاهایتان را به بند کشیدند. تاریخ شاهد است که هیچ قدرتی در جهان نتوانسته با خون مردمش دوام بیاورد. و امروز، جمهوری اسلامی بر گوری ایستاده که خودش برای خودش کنده است.
شما را سرکوب کردند، اما نتوانستند خاموشتان کنند. شما را کشتند، اما نتوانستند شعله امید را در دلهایتان بکشند. هر فریادی که در خیابانها خفه شد، هزاران فریاد تازهتر در دل مردم آفرید. هر خونی که بر زمین ریخت، ریشهای شد برای درختی که فردا به نام آزادی خواهد رویید.
این حکومت با دروغ بنا شد، با خشونت ادامه یافت، و با جنایت خود را حفظ کرد. اما هیچ دیواری که بر پایه خون و خیانت ساخته شده باشد، ابدی نخواهد بود. دیوارشان ترک خورده است؛ هر روز شکافش بیشتر میشود، و روزی خواهد رسید که با صدای مهیب فرو بریزد.
مردم ایران! شما تنها نیستید. زخمهای شما، زخمهای همه ماست. درد شما، درد ماست. ما با هم، یک صدا، یک تن واحد هستیم. دشمن تلاش میکند ما را پراکنده کند، اما نمیداند که خونهای ریختهشده، ما را به هم گره زده است.
آینده از آن شماست؛ از آن ماست. روزی خواهد آمد که مادران دیگر بر مزار فرزندانشان نگریند، جوانان به جرم آزادیخواهی تیرباران نشوند، و هیچ انسانی در وطنش برده نباشد. روزی که مردم، خود سرنوشتشان را تعیین کنند و هیچ دیکتاتوری جرأت نکند آزادی را از آنان بگیرد.
این شب هرچقدر طولانی باشد، سحرش نزدیک است. آنها از شما میترسند، از صدایتان، از ایستادگیتان، از اشتیاقتان به زندگی. این ترس، آغاز پایان آنهاست. پس بایستید، دست در دست هم، تا وقتی که ظلم بر زمین بخورد و نام ایران دوباره با آزادی و عزت بر زبانها جاری شود.
و آن روز خواهد آمد... زودتر از آنچه دشمن میپندارد. ✊🔥
.jpg)

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.