پولِ آب و هوا کجا رفت؟ از غنیسازی تا ویرانی
پولی که باید صرفِ نگهداری آب و بهبود زیرساختهای زیستمحیطی میشد، صرفِ پروژههای پرهزینه و سیاستهای منطقهای شد؛ نتیجهاش خاکخوریِ منابع و سوختنِ کشورها و شهرهاست. امروز با کمآبی، آلودگی هوا و فروپاشیِ زیرساختها مواجهایم و سایر ناترازیها هم بهجا ماندهاند.
همهچیز با یک انتخابِ اشتباه شروع شد: منابعی که میتوانستند زندگی را نجات دهند، به پروژهها و اولویتهایی اختصاص یافتند که نه تنها هیچ ربطی به رفاه عمومی نداشتند، بلکه به بحرانهای بزرگتری انجامیدند. بهجای اینکه سرمایه در پروژههای آبرسانی، تصفیه فاضلاب، توسعه شبکههای آبی و کاهش آلودگی هوایی خرج شود، منابع عظیمی صرفِ برنامههای نظامی و حمایتهای نیابتی در سراسر منطقه شد — و حالا عواقبِ آن بهروشنی در تحلیل رفتنِ شهرها، خشک شدنِ چشمهها و تضعیفِ سلامتِ عمومی دیده میشود. کشورهای همسایه یکییکی خاکستر شدند و ما ماندهایم با ذخایرِ طبیعیای که زیر خروارها خاک دفن شده یا نابود شدهاند؛ آبِ آشامیدنی کم است، هوایی که نفس میکشیم آلوده است و زیرساختهایی که زمانی امیدبخش بودند، امروز در آستانهٔ فروپاشیاند. جامعه و اقتصاد نیز از پیامدهای این سیاستها ضربه خوردهاند: نابرابریها عمیقتر شده، بودجههای درمان و آموزش تضعیف شده و توان پاسخگویی به فجایع طبیعی و انسانی کاهش یافته است. سؤالی که باید از مسئولان پرسید ساده است اما دردناک: چرا منابعی که میتوانستند زندگی مردم را حفظ و آینده را امن کنند، صرف اولویتهایی شد که جز ویرانی و تنش ثمری نداشتند؟ پاسخی که امروز میطلبیم، تنها سرزنش نیست؛ نیازمند بازنگری در سیاستگذاری، شفافیت در هزینهها و برنامهٔ فوری برای بازگرداندنِ دسترسیِ مردم به آبِ سالم و هوای پاک است تا دستکم بخشی از آنچه از دست رفته قابل جبران باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.