۱۴۰۴ مهر ۱۵, سه‌شنبه

تأثیر مشاهده‌ی اعدام علنی بر سلامت روان کودکان و نوجوانان

تحلیل روان‌شناختی از پیامدهای عصبی و هیجانی مشاهده‌ی خشونت عمومی در کودکان

📡📡📡📡📡– در یک صبح سرد زمستانی، در سکوت سنگین میدان شهر، جمعیتی گردآمده‌اند تا #اعدام_علنی یک فرد محکوم را تماشا کنند. صدای همهمه‌ی جمعیت و قدم‌های سریع نگهبانان در هوا موج می‌زند. کودکی ۴ یا ۵ ساله، پفک در دست، در کنار مادرش ایستاده است. نگاهش را به طناب بسته‌شده به گردن زندانی دوخته و لب‌هایش می‌لرزد. تنفس کوتاه و نامنظم، دستان لرزان و بدن منقبض، نشانه‌های واضح ترس شدید او است.

مغز این کودک با اطلاعات بصری، شنوایی و حتی بوی خون و فلز مواجه شده است، تجربه‌ای که می‌تواند مسیرهای عصبی او را برای همیشه تغییر دهد. او حس امنیت خود را به‌شدت از دست داده است و بدن او در حالت آماده‌باش دائمی قرار دارد. در ذهن این کودک، تصاویر خون و خشونت به شکل بصری و عاطفی ذخیره می‌شوند و بازآفرینی این خاطرات می‌تواند اضطراب شدیدی ایجاد کند، حتی در مواجهه با محرک‌های بی‌ربط.

در همان جمعیت، پسر نوجوانی ۱۳ یا ۱۴ ساله، که خود را پشت چند بزرگسال پنهان کرده، تلاش می‌کند آرام به‌نظر برسد. اما نگاه‌های پراکنده، تنفس عمیق و انقباض عضلات، نشان‌دهنده‌ی اضطراب شدید او است. ذهن نوجوان با توانایی تحلیل بالاتر، سوالاتی عمیق درباره‌ی عدالت، زندگی و مرگ ایجاد می‌کند. فعال شدن محور اچ‌پی‌ای (HPA) و ترشح هورمون‌های استرس، باعث افزایش ضربان قلب، تعریق و هوشیاری مفرط می‌شود، گویی بدن او در حالت آماده‌باش دائمی قرار گرفته است.

پیامدهای روانی و عصبی در کودکان و نوجوانان

مشاهده‌ی خشونت علنی، به‌ویژه اعدام، نوعی تجربه‌ی آسیب‌زا (Traumatic Experience) محسوب می‌شود. در این موقعیت، سیستم عصبی مرکزی کودک یا نوجوان دچار آشفتگی شدید می‌شود. محور HPA و آمیگدال بیش‌فعال می‌شوند و در نتیجه، ترشح مداوم کورتیزول و آدرنالین باعث اختلال در حافظه، تمرکز و خواب می‌شود. بسیاری از این کودکان در ماه‌ها و حتی سال‌های بعد، نشانه‌هایی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بروز می‌دهند، از جمله:

  • کابوس‌های مکرر و بازآفرینی صحنه در ذهن
  • اجتناب از مکان‌ها یا موقعیت‌هایی که یادآور خشونت هستند
  • تحریک‌پذیری، عصبانیت یا گوشه‌گیری اجتماعی
  • احساس گناه یا بی‌اعتمادی به بزرگسالان و ساختار اجتماعی

نقش جامعه و رسانه‌ها

نمایش اعدام به‌عنوان «عبرت عمومی»، در واقع می‌تواند موجب عادی‌سازی خشونت در ذهن کودکان و نوجوانان شود. آنان ممکن است بین عدالت و خشونت تمایز روشنی قائل نباشند و مفهوم مرگ به‌جای درک انسانی، به پدیده‌ای نمایشی و بی‌احساس تبدیل شود. این امر در بلندمدت بر فرهنگ جمعی جامعه اثر می‌گذارد و چرخه‌ی خشونت را تداوم می‌بخشد.

ضرورت مداخله و آموزش

پژوهش‌های روان‌شناسی نشان می‌دهد که گفت‌وگو، آموزش عاطفی و ایجاد محیط امن می‌تواند اثرات این تجربه‌ها را کاهش دهد. والدین و معلمان باید بتوانند درباره‌ی مفاهیمی چون عدالت، انسانیت و مرگ با زبان ساده و حمایتی با کودکان صحبت کنند. همچنین، سیاست‌گذاران باید از برگزاری اعدام‌های علنی جلوگیری کنند، چرا که آسیب روانی آن‌ها به مراتب بیش از هر اثر بازدارنده‌ای است.

#مهتاب_علینژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.

مرگ مشکوک خسرو علیکردی؛ «دوربین‌ها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده»

مرگ مشکوک خسرو علیکردی؛ «دوربین‌ها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده» ایران‌وایر به‌طور اختصاصی به متن یک نا منبع: ایران‌وایر

پست های جالب